khiyanat







نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





اس ام اس



شبهـــا زيـــر دوش آب ســرد
..
بي صدا رها مي کـند
,
بــغض زخم هايـَش را
...
و هــمه مي گــويند
...
خـــوش بــه حــالـش
چـــه آســـان فـــرامــوش کــــرد
!!!



برايم نامه نوشته بود
 :
" چقدر خوبه ، کسي هست . . .
که وقتي بهش فکر مي کني
 !
اونقدر گرم ميشي ، که يادت ميــره
اتـــــاقت چقدر سرده
 ..! "
اي لعــنت بر اين يــارانه ها
....
که همه از ترس قبــض هاي آخر ماه
 ...
از سر ماه عاشــق شده اند
...



فقط يکــيو مي خوام که باهاش برم کافه گرامافون
....
ربات هم بود...بود
!
بي احســاسيش شــرف داره به احساس ِ بعضي ها
!



از آن روز که رفــته اي ؛
کارت شارژ ها را سيــگار ميــخرم
و با خيابان ها حرف ميزنم
 !
هميــنطوري پيش برود
 . . .
گوشيــم را هم بايد بفروشــم ؛ کفــش بخرم
 ...



نــه. مـن ديگر عـاشقــت نميـشوم
..
اين هر از گـاه عـاشقانـه نوشت هـا هـم تـه مـانده ي همانيست کـه بـه آن خــَنديدي
 !



من درد دارم ... درد
 !!
در دلم
 ...
در دست هايم
 ...
در چشــم هايم
 !!
باز هم دمش گــــرم صندلـي
 !!
کنارم ماند ... پشتم ماند
 !
جا خـــالي نداد
 ...
يعنــي تو فقط " دو پايه " کم داشتـــي؟؟



قســـم مي خورم
 ....
ديگر حتي نامت را در اشعــارم نخواهي ديد
 ...
روي جلد دفتر شعــرم بـــــزرگ نوشته است
 :
" لعنت خــــــدا بر پدر و مادر کسي که در اين مکان آشغــال بريزد. "


نام تــو را که مي آورم
دوباره ابر دلـَم ميبارَد
 .
نــــــــه
اين بار دلتنگت نيست
 !
دل کوچَـکم با تــو غَريبگي ميکُـند



يک سلــول انفرادي
 !!!
دردم از شکنــجه نيست
...
يــادش مرا
ديــوانه کرده



به سلامتيه نسل من که خسته شد از بس دزدکي بوسيد
...
دزدکي حرف زد
...
دزدکي در آغوش گرفت
...
دزدکي عشق بازي کرد
...
دزدکي دوست داشت
...
خسته شد
....
خسته
 . . .



لعنــت به همه ضرب المثل هاي جهان
هروقت لازمشان داري،
برعکس از آب درمي آينـــد
...
مثلا همين حــالا
که من تــو را مي خواهــم
و طبق معمول،
خواستن نـتـوانستن استــــــــ
 .....



گاهي دلم مي خواهد
وحشــيانه غرورت را
پاره کنم
!
قلب ترا
 
در مشتم بگيرم
و بفـشارم
تا حال مرا لحظه ايي بفهمي
...!


[+] نوشته شده توسط milad.amiri در 11:38 | |